روزی، وقتی هیزم شكنی مشغول قطع كردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. وقتی در حال گریه كردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می كنی؟ هیزم شكن گفت كه تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت.
"آیا این تبر توست؟" هیزم شكن جواب داد: " نه" فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید كه آیا این تبر توست؟ دوباره، هیزم شكن جواب داد : نه. فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید آیا این تبر توست؟ جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شكن خوشحال روانه خونه شد.
یه روز وقتی داشت با زنش كنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب.
هیزم شكن داشت گریه می كرد كه فرشته باز هم اومد و پرسید كه چرا گریه می كنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب. "
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید : زنت اینه؟ هیزم شكن فریاد زد: آره!
فرشته عصبانی شد.
" تو تقلب كردی، این نامردیه "
هیزم شكن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با كاترین زتاجونز می اومدی. و باز هم اگه به كاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود كه این بار گفتم آره.
نكته اخلاقی: هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده
:: موضوعات مرتبط:
داستانک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 514
یک خانم بلوند و یک وکیل در هواپیما کنار هم نشسته بودند.
وکیل پیشنهاد یک بازی را بهش داد.
چنانچه وکیل از خانم سوالی بپرسد و او جواب را نداند، خانم باید 5 دلار به وکیل بپردازد و هر بار که خانم سوالی کند که وکیل نتواند جواب دهد، وکیل به او 50 دلار بپردازد.
سپس وکیل اولین سوال را پرسید:" فاصله ی زمین تا نزدیکترین ستاره چقدر است؟ " خانم بی تامل 5 دلار به وکیل پرداخت.
سپس خانم از وکیل پرسید" آن چیست که با چهار پا از تپه بالا می رود و با سه پا به پایین باز می گردد؟" وکیل در این باره فکر کرد اما در انتها تسلیم شده و 50 دلار به خانم پرداخت.
سپس از او پرسید که جواب چی بوده و خانم بی معطلی 5 دلار به او پرداخت کرد!!!!
ye khareji mire masjed mibine ghaza midan, mige mage inja namaz nemikhoonan??migan age namaz mikhay boro daneshgah tehran. mige mage unja daneshjooha dars nemikhoonan? migan age manzooret roshanfekra va daneshmandane boro evin. mige mage unja dozda ro zendooni nemikonan? migan zekiii, pas mamlekato ki edare kone?!!
:: موضوعات مرتبط:
نوشته .... ,
,
:: بازدید از این مطلب : 480
مردی اتاق هتلی را تحویل گرفت .در اتاقش کامپیوتری بود،بنابراین تصمیم گرفت ایمیلی به همسرش بفرستد.ولی بطور تصادفی ایمیل را به آدرس اشتباه فرستاد و بدون اینکه متوجه اشتباهش شود،ایمیل را فرستاد.
با این وجود..جایی در هوستون ،بیوه ای از مراسم خاکسپاری شوهرش بازگشته بود.زن بیوه تصمیم گرفت ایمیلش را به این خاطر که پیامهای همدردی اقوام و دوستانش را بخواند،چک کند. پس از خواندن اولین پیام،از هوش رفت.پسرش به اتاق آمد و مادرش را کف اتاق دید و از صفحه کامپیوتر این را خواند:
به: همسر دوست داشتنی ام
موضوع: من رسیدم
تاریخ: دوم می 2006
میدانم از اینکه خبری از من داشته باشی خوشحال می شوی.آنها اینجا کامپیوتر داشتند و ما اجازه داریم به آنهایی که دوستشان داریم ایمیل بدهیم.من تازه رسیدم و اتاق را تحویل گرفته ام.می بینم که همه چیز آماده شده که فردا برسی.به امید دیدنت، فردا
شوهر دوستدارت
:: موضوعات مرتبط:
داستانک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 498
روزی روزگاری یک زن قصد میکنه یک سفر دو هفتهای به ایتالیا داشته باشه ..... شوهرش اون رو به فرودگاه میرسونه و واسش آرزو میکنه که سفر خوبی داشته باشه ..... زن جواب میده: "ممنون عزیزم، حالا سوغاتی چی دوست داری واست بیارم؟"
مرد میخنده و میگه: "یه دختر ایتالیایی" زن هیچی نمیگه و سوار هواپیما میشه و میره ..... دو هفته بعد وقتی که زن از مسافرت برمیگرده، مرد توی فرودگاه میره استقبالش وبهش میگه گه: "خب عزیزم مسافرت خوب بود؟" ..... زن: "ممنون، عالی بود!" ..... مرد میپرسه: "خب سوغاتی من چی شد پس؟" ..... زن: "کدوم سوغاتی؟ ....." مرد: "همونی که ازت خواسته بودم ..... دختر ایتالیایی!" ..... زن جواب میده: "آهان! اون رو میگی؟ راستش من هر کاری که از دستم بر میآمد انجام دادم! حالا باید 9 ماه صبر کنیم تا ببینیم پسر میشه یا دختر"
نتیجه گیری اخلاقی داستان: هیچ وقت سعی نکن که یک زن رو تحریک کنی! اونها به طرزوحشتناکی باهوش هستن !!!!!
:: موضوعات مرتبط:
داستانک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 294
- در شهر خرم آباد از استان لرستان: شرايط عبارتند از:
* داشتن باشگاه بدنسازي
* داشتن حداقل يك مقام نائب قهرماني در مسابقات قويترين مردان ايران
* داشتن عكس يادگاري و امضا از فرامرز خود نگار و محراب فاطمي
* بازگرداندن كمك هاي مردمي مفقود شده در زلزله بم به مسئولان ذيربط!!!
* نكته:در صورتي كه عضلات شكم شش طبقه باشند امتياز ويژه محسوب خواهد شد!(5 امتياز)
2- شهر تبريز از استان آذربايجان غربي.شرايط عبارتند از:
* تلفظ حرف ق
* اداي كلمات قلقلك و قوز بالاي قوز بدون كوچكترين اشتباه!
* دانستن جواب مسئله 2X2 از لحاظ مختلف
* بلد بودن جك هاي متعدد درباره بچه هاي تهران
* داشتن مدال لياقت و شجاعت از اداره فرهنگ و هنر تبريز جهت بستن بمب به كمر و منفجر كردن كاميون حامل جك هاي صادراتي تبريز به استان هاي همجوار.
3- شهر زاهدان از استان سيستان و بلوچستان.شرايط عبارتند از:
* توانايي قورت دادن سه كيلو ترياك
* توانايي عبور 20 كيلو محموله مواد مخدر از جلوي مأموران مرزباني
* داشتن مزرعه خشخاش
* آشنايي ديرينه با عبدالقمر خان قاچاقچي پاكستاني
* داراي رفت و آمد خانوادگي با جمشيد هاشم پور!
4- شهر رشت از استان گيلان.شرايط عبارتند از:
* داشتن رو حيه مهمان نوازي!
* داشتن روحيه مهمان نوازي!
* داشتن روحيه مهمان نوازي!
* .......
5- شهر قزوين از استان قزوين.شرايط عبارتند از:
* نداشتن چشم طمع به برادر همسر!
* توانايي خم شدن و استقامت در وسط شهر قزوين!
* [...] و [...]
6- شهر اصفهان از استان اصفهان.شرايط عبارتند از:
* خوردن موز به صورت دو بار در هفته!
* دست و دلباز بودن
* داشتن حداقل سه بار سابقه دعوت دوستان به شام يا نهار و يا يكبار برگزاري مهماني فاميلي
* ننازيدن به سي و سه پل و ساير ابنيه تاريخي!
* راستگويي و صداقت!!!
7- شهر هاي سنندج و كرمانشاه از استان هاي كردستان و كرمانشاه.شرايط عبارتند از:
* توانايي پوشيدن شلوار استرج و تنگ به مدت 24 ساعت
* نداشتن سيبيل
* تعهد به خاك ايران و نداشتن ادعاي استقلال طلبي!
* نداشتن سابقه دعوا و قلدري
* نبريدن سر نويسنده اين مطلب!!!
8- شهر آبادان از استان خوزستان.شرايط عبارتند از:
* كوتاه كردن پشت مو و استفاده از عينك آفتابي فقط در صورت لزوم و زير آفتاب!
* پوشيدن پيراهن و شلوار سفيد
* نداشتن هيچ گونه ادعا نسبت به همنشيني با راكي-رامبو-جكي چان-بروسلي و بيل كلينتون
* نداشتن هيچ گونه ادعاي مالكيت نسبت به برج ايفل â €"برج پيزا-مجسمه آزادي و برج ميلاد!
* داشتن روحيه راستگويي و حقيقت طلبي(يعني زياد لاف نياد)
9- شهر يزد از استان يزد.شرايط عبارتند از:
* توانايي زيستن در آب و هواي خوش.
* آشنايي با اشيائي چون چمن-سبزه-قناري و ساير موجودات زنده ساكن مناطق خوش آب وهوا
* نداشتن روحيه آب زير كاه و رندي
* اداي حرف هاي خ و ق بدون تشديد
10- شهر تهران از استان تهران.شرايط عبارتند از:
* داشتن تنها دو دوست دختر
* آشنا نبودن با معني و مفهوم كلمات دودره - تلكه - تيغيدن و ....
* داشتن روحيه جوانمردي
* مرد بودن!
:: موضوعات مرتبط:
نوشته .... ,
,
:: بازدید از این مطلب : 319
استاد دانشگاه با اینسوال ها شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند.
آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلقکرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد"
استاد پرسید: "آیا خدا همهچیز را خلق کرد؟ "
شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا "
استاد گفت: "اگر خدا همه چیز راخلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون کهکردار ما نمایانگر ماست , خدا نیز شیطان است "
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شماسوالی بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته"
شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرماوجود دارد؟ "
استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنونحسش نکرده ای؟شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.
مرد جوان گفت: "در واقعآقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم درحقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژیداشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژیرا انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460 - F)نبود کامل گرماست. تمام مواددر این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برایاینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد
شاگرد ادامه داد: "استادتاریکی وجود دارد؟ "
استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد "
شاگرد گفت: "دوبارهاشتباه کردید آقا! تاریک هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزیاست که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع بااستفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ راجداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیارکوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانیدتعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این استکه میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است کهبشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد ."
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا, شیطان وجود دارد؟" زیاد مطمئننبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم . او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او درجنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینهانمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست .
و آن شاگرد پاسخ داد: "شیطان وجود نداردآقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست . درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد . خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلبخودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریک کهدر نبود نور می آید .
نام آن مرد جوان: آلبرت انیشتن
:: موضوعات مرتبط:
داستانک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 342
ژاپن:به شدت مطالعه میکند و برای تفریح روبات میسازد......... مصر:درس میخواند و هر از گاهی بر علیه حسنی مبارک .در و پنجره دانشگاهش را میشکند....... هند:او پس از چند سال درس خواندن عاشق دختر زیبای میشود و همزمان برادر دو قلو یش را که سال ها گم شده بود . پیدا میکند.سپس ماجرا های actionپیش میاید و سر انجام ان دو با هم عروسی میکنند و همه چیز به خوبی وخوشی تمام میشود.......... عراق:مدام به تیر ها و خمپاره های تروریست جا خالی میده و در صورت زنده ماندن درس میخواند........ چین:درس میخواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را میسازد وبا یک دهم قیمت جنس اصلی میفروشد...... اسرائیل:بیشتر واحد هایی که او پاس کرده عملی است . او دوره کامل اموزش های رزمی و کماندویی را گذارانده !و مادر زادی اقتصاد دان به دنیا میاید!رنگ مورد علاقه اش قرمز خونی است..........
گینه بیسائو:او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا به همراه برو بچ هم قبیله ای درس بخواند!....... کوبا:او چه دلش بخواهد چه نخواهد یک کمونیست است و باید با سواد باشد و همین طور باید برای طول عمر فیدل کاسترو و جز جگر گرفتن جمیع روسای جمهوری امریکا دعا کند..... پاکستان:او به شدت درس میخواند تا در صورت کسب نمره ممتاز به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید ....... انگلیس:نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان دوره کواترنری منقرض میشود ولی اخرین بازماندگان این موجودات هم درس میخوانند...... اوگاندا:درس میخواند ودر اوقات بی کاری بین کلاس چند نفر از قبیله توتسی را میکشد....... ایران: عاشق تخم مرغ است! سر کلاس عمومی چرت میزند ! و سر کلاس تخصصی جزوه مینویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی ها را دوست دارد . معمولا لیگ تمام کشور های بالا را دنبال میکند . عاشق عبارت"(خسته نباشید )است.البته نیم ساعت مانده به اخر کلاس هر روز 2پرس از غذای دانشگاه را میخورد و هر روز به غذای دانشگاه بدو بیراه میگوید او سه سوته عاشق میشود اگر با اولی ازدواج کرد که کرد وگرنه سیکل عاشق شدن و فارق شدن او بار ها تکرار میشود جزءقشر فرهیخته جامعه محسوب میشود ..... ولی هنوز دلیل ان موضوع مشخص نشده که چرا صاحب خانه ها جان به عزرائیل میدهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمیدهند او چت میکند خیابان متر میکند ودر یک کلام عشق و حال میکند!همه کار میکند !جز درس نسل دانشجوی درس خوان در حال انقراض است..............
:: موضوعات مرتبط:
نوشته .... ,
,
:: برچسبها:
مطالب طنز ,
:: بازدید از این مطلب : 362
1. هدف خاصی نبود
2. گل اضافی بود
3. نسخه آزمایشی بود
4. اصلا کار خدا نبود
2 - چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟
1. از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند
2. مگه ما روی زمین مرد هم داریم
3. وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد
4. حالا چه عجله ایه؟
1. مگه قراره اتفاقی بیافته
2. خار شتر کویر لوت که آفت نداره
3. اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد
4. یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر
5 - چه وقت مردها عاشق می شوند؟
1. چه وقت مردها عاشق نمی شوند!
2. هر وقت مامانشون بگه
3. چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند
4. یک روز از همین روزا !
6 - مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟
1. در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند
2. جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه. (قانون 4 نیوتن)
3. بستگی تام و تمام به میزان تست استرون دارد.
4. رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.
7 - مردها در مقوله ایجاد یک رابطه عشقی جدید در حکم چه چیزی هستند؟
1. فنر با ثابت بالا
2. پارچه استرژ
3. یک نوع ماده الاستیک با ساختار ناشناخته
4. کش تیرو کمان
8 - مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟
1. هر شب
2. هر وقت که خدا بخواد
3. هر وقت تست استرون بگه
4. سیکل تایم خاصی ندارند
9 - مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟
1. اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!
2. تمام تلاششون رو می کنن که بتونن یه کاری بکنن!
3. به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!
4. می رن کلاس آمادگی جسمانی!!
10 - وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟
1. چیزی نمی گن چون وقت عمله
2. وقت نمی کنن چیزی بگن
3. اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه
4. در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ کس نمی فهمه که اونا چی می گن
11 - مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟
1. با دست
2. با تور
3. با چنگول
4. با زبون
12 - معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟
1. هر که پیش آمد خوش آمد
2. به روش جستوجوی ترتیبی در لیست سیاه
3. ده بیست سی چهل
4. به قول مادر بزرگ پسر بچه نفهم دختر مثل پارچه می مونه هر روز یه مدل بهترش میاد وایمیستن بهترش بیاد
:: موضوعات مرتبط:
نوشته .... ,
,
:: برچسبها:
مطلب طنز ,
:: بازدید از این مطلب : 366